حامدحامد، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره

قشنگترين نعمت خدا

ساعات اوليه سال 94

1394/1/1 4:41
نویسنده : باباو مامان
461 بازدید
اشتراک گذاری

اكنون كه اين مطلب رامينويسم تقريبا دو ساعت درسال نو هستيم وبه همه ي ني ني ها سال جديدراتبريك ميگم قرار بود كه اين پست قبل از سال جديد باشه ولي چون شما باما همراه وبيدار بودي نتونستم ازخانه تكاني هابگم كه توخيلي كمك دادي دستمال برميداشتي وپاك ميكردي يا جارو وخاك انداز وجارو ميكردي قلب مهربوني داري اگر من ناراحت باشم تو هم بامن همدردي ميكني ميگم ساعت چنده حتي وقتي چشمات بسته باشه وخواب باشي ميگي ده ياميگم حامد كيه ميگي من تقريبا هركلمه اي كه بهت ميگيم اول آن راتكرار ميكني بعد هم درخلوت خودت كلمه هاي ياد گرفته شده راتكرار ميكني وازاين كه ياد گرفتي خودت باخودت ميخندي اگه يه كار بهت بگم نكن مياي جلوي چشماي من مي ايستي وآن كار راانجام ميدي وميخندي وازدست من فرار ميكني پله ها راكه ميري هر پله اي كه بالا ميري ميگي الله امسال سر سفره هفت سين عروسك گوسفندي ات راآوردم دو روز پيش يه جاكارتي خالي پيدا كردم وبهت دادم وگفتم كه اين رابذار سرجاش ونميدونم تو از كجا كارت مخصوص به خودش را پيدا كرده بودي وگذاشته بودي سرجاش اين ماه هم كم عكس ازت گرفتيم چون موقع عكس گرفتن مدام اين طرف وآن طرف ميرفتي...

براي تميز كردن آكواريوم تابابايي از نردبان پايين ميامد توميرفتي بالا...

با دسته ي تي اسب سواري هم ميكني...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)