حامدحامد، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

قشنگترين نعمت خدا

پسر گلم 18 ماهه شد

1393/11/13 8:26
نویسنده : باباو مامان
428 بازدید
اشتراک گذاری

امسال خانه تكاني عيد رازودتر شروع كردم براي همين نتونستم بعد از واكسن وچكاپ 18 ماهگي زودتربيام وپست بذارم به هرحال واكسن خوبي بود واصلا گريه نكردي بااين كه آن روز بعد اززدن واكسن پايت را ميگرفتي ولي بيقراري نكردي كلا براي تمام واكسنات بيقراري نكردي وتحمل كردي چكاپ هم خيلي خوب بود البته نسبت به 5ماه قبل نه نسبت به بچه هاي ديگه وپيشرفت زيادي داشتي وبهداشت گفت كه ساعت به ساعت بهت غذا بدم منم همين كاررا كردم ونتيجه هم ديدم روزي سه الي چهار بار هم شير ميخوري خيلي نترس هم هستي وداخل اتاق تاريك هم كه باشه ميري وجالب اينجاست كه به جايي هم برخورد نميكني كلمات جديدي كه ياد گرفتي هاپو-عك يعني عكس-قوقولي به خروست ميگي -آمين وقتي دعا ميكني-عمو-عمه-عبايعني عباس-

محو تماشاي تلويزيون

اينم ازشيطنت هاي خاله كه لباس خودش رابه تو پوشاند

 

به جاي اينكه ماست بخوري به صورتت ماليدي

اينم صحنه ي بعد ازخوردن ماست

ودر آخر يه خواب راحت وقتي دلت درد ميكنه اينطوري مي خوابي

پسندها (1)

نظرات (2)

مامان و بابا
13 بهمن 93 9:39
آخی عزیزم مث محمدهانی خوابیده... منم واکسن محمدهانی رو زدم ولی بخاطر استامینوفن های بیخود نتونستم تبش رو کنترل کنم و کارمون به بیمارستان کشید با اینکه هردفعه خوش واکسن بود ایندفعه کلی تنمون لرزید. باریکلا به حامد کوچولوی عروسک
باباو مامان
پاسخ
انشالله ديگه براي محمدهاني اين اتفاق نمي افته وقتي شنيدم خيلي ناراحت شدم چون خيلي بلا وشيطون وپرحرفه هميشه دم چشمه براش حتما اسفند دود كنيد.
مامان و بابا
15 بهمن 93 18:10
این تلویزیون دیدنت منو کشته بامزه نگاه میکنی