بازيگوشي هاي جديدتر
سه روز ديگه تا تولدت باقي مونده وبابايي كلي برات برنامه ريخته تا اون روز يادگاري بمونه ديگه ازحالت خوابيده به حالت نشسته درمياي وبعد هم مي ايستي ياد گرفتي وقتي ميبرمت دستشويي بيشتر مواقع دستشويت را انجام ميدي ميترسم اول عربي رايادبگيري چون حتي وقتي ميگيم خدا تو ميگي الله
هنوز به تنهايي راه نميري وباكمك مبل ياميز ياهر وسيله ي ديگه اي كه بشه دستت راميگيري وراه ميري خيلي خيلي عاشق بچه ها هستي واز اينكه بااسباب بازيهات بازي كنند خيلي خوشحال ميشي وهميشه اسباب بازيهات رابه آنها ميدي ولي به بزرگترها اصلا نميدي وقتي هم بهت ميگم چشمات كو چشمك ميزني مثل خودم هم ميانسال ها مخصوصا آقاجون خودم رادوست داري وبااينكه زياد نميبينيش ولي هروقت اورا ميبيني باخنده بهش ميگي آقا...
شب نوزدهم هم خونه احيا كرديم كه تو هم بامن همراه بودي و تا آخر دعاي جوشن كبير پشت سرهم ميگفتي الله الله...