حامدحامد، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

قشنگترين نعمت خدا

شيرين كاري ماه پنجم

ديگه موزيكال بالاي سر تختم مراراضي نمي كنه ودرست يك هفته است كه دوست دارم روي شكم بيفتم وغلت بخورم وقتي مامانم بالاي سرم مياد ميبينه من آخر سالنم وچون نميتونم به جلو حركت كنم گريه ميكنم تازگيا وقتي تو روروك ميرم موزيكال روروك راميزنم وميخندم جاي لثه هايم كه ميخاره باانگشت يا لب يا نيش دندون ميخارونم اينم عكسايي كه ماما ن وباباازم گرفتند   ...
23 آذر 1392

همايش شيرخوارگان

امروز صبح من ومامانم براي مراسم عزاداري حضرت علي اصغر به مصلي رفتيم امروز 4 محرم مصادف با 17 آبان ماه است. یا صاحب الزمان! فرزندم را نذر یاری قیام تو می کنم؛ او را برای ظهور نزدیکت برگزین وحفظ کن! ...
17 آبان 1392

مهماني خونه عمه

يادداشت حامد: براي مهماني و ديدار به همراه در و مادرم امده ايم خونه عمه ام اينم عكس يادگاري از پسر عمه ام امير علي و دختر عموم مهتاب راستي عمه ام ماهي ديگه (مهر) ني ني دار مي شد.      آقا امير علي پسرعمه    و     مهتاب خانم دختر عمو ...
21 مهر 1392